English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4198 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
actual price U قیمت واقعی
pareto optimality U حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
nominal value U قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
underrates U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrated U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrate U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrating U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
real balance effect U اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
watt hour meter U کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
real money supply U عرضه واقعی پول
real balance effect U اثر مانده واقعی
real value U ارزش واقعی
objective value U ارزش واقعی
no par U بدون ارزش واقعی
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
undervaluing U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalues U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalue U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
underlet U کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
architecture proper U معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
overrating U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrate U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
okuns law U براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
mark up U افزایش قیمت
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
mark down U کاهش قیمت
price reduction U کاهش قیمت
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
offer curve U منحنی قیمت مصرف
price consumption curve U منحنی قیمت مصرف
break in share prices U کاهش قیمت سهام
cost indexes U ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
mark up price inflation U تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
natural rate hypothesis U هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
real U ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
recommended retail price U قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
a white elephant U شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
rig the market U با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
deflate U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
put option U خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
veridical U واقعی
lifelike U واقعی
veracious U واقعی
actual U واقعی
factually U واقعی
real U واقعی
objectives U واقعی
essential U واقعی
objective U واقعی
essentials U واقعی
right U واقعی
factual U واقعی
actuals U واقعی
veritable U واقعی
concrete U : واقعی
true life U واقعی
positive U واقعی
ex post saving U واقعی
card-carrying U واقعی
ex post U واقعی
very U واقعی
McCoy U واقعی
literal U واقعی
virtual U واقعی
unfeigned U واقعی
righted U واقعی
righting U واقعی
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
real storage U انباره واقعی
nominal U غیر واقعی
true complement U متمم واقعی
real score U نمره واقعی
real sector U بخش واقعی
real income U درامد واقعی
unreal U غیر واقعی
true north U شمال واقعی
matter-of-fact U بطور واقعی
true form U فرم واقعی
unrealistically U غیر واقعی
unrealistic U غیر واقعی
true complement U مکمل واقعی
life-size U اندازه واقعی
life size U اندازه واقعی
practical U واقعی کارازموده
practicals U واقعی کارازموده
matter of fact U بطور واقعی
true slump U نشست واقعی
true power U توان واقعی
never-never U غیر واقعی
real mode U حالت واقعی
real memory U حافظه واقعی
put into practice U واقعی کردن
put into effect U واقعی کردن
bring into being U واقعی کردن
actualise [British] U واقعی کردن
actualize U واقعی کردن
carry ineffect U واقعی کردن
implement U واقعی کردن
insubstantial U غیر واقعی
true vertical U قائم واقعی
make a reality U واقعی کردن
very U واقعی فعلی
never-never land U غیر واقعی
accomplish U واقعی کردن
bring inbeing U واقعی کردن
airy-fairy U غیر واقعی
real numbers U اعداد واقعی
carry out U واقعی کردن
execute U واقعی کردن
fulfill [American] U واقعی کردن
put ineffect U واقعی کردن
put inpractice U واقعی کردن
realizes U واقعی کردن
down-to-earth U حقیقی واقعی
realize U واقعی کردن
realising U واقعی کردن
realises U واقعی کردن
realised U واقعی کردن
real anxiety U اضطراب واقعی
real address آدرس واقعی
down to earth U حقیقی واقعی
genuine U واقعی حقیقی
realizing U واقعی کردن
real assets U دارائیهای واقعی
carry into effect U واقعی کردن
make something happen U واقعی کردن
true U واقعی حقیقی
real fluid U سیال واقعی
real earnings U درامدهای واقعی
real costs U هزینههای واقعی
real capital U سرمایه واقعی
truer U واقعی حقیقی
truest U واقعی حقیقی
real wage U مزد واقعی
actual velocity U سرعت واقعی
incidental expenses U هزینههای واقعی
real U واقعی موجود
actual address U نشانی واقعی
actual argument U نشانوند واقعی
jisen U مبارزه واقعی
actual damage U خسارت واقعی
actual self U خود واقعی
actual expenses U مخارج واقعی
actual income U درامد واقعی
actual saving U پس انداز واقعی
actual parameter U پارامتر واقعی
actual loss U زیان واقعی
actual load U بار واقعی
actualize واقعی کردن
realized U واقعی کردن
actual key U کلید واقعی
historical costs U هزینه واقعی
objective data U دادههای واقعی
actual cost U هزینه واقعی
out of pocket expenses U هزینه واقعی
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
inesse U دارای هستی واقعی
actual neurosis U روان رنجوری واقعی
unreal U غیر واقعی خیالی
objectively U بطور واقعی یا خارجی
real purchasing power U قدرت خرید واقعی
conductance U مقدار هدایت واقعی
pragmatize U واقعی نشان دادن
real will U نظریه اراده واقعی
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
real rate of interest U نرخ بهره واقعی
real McCoy <idiom> U چیز واقعی واصیل
real national income U درامد ملی واقعی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
false U ساختگی غیر واقعی
ideal U مطابق نمونه واقعی
Recent search history Forum search
2New Format
1براى خودت ارزش قائل باش
1لطفا بیاین دنبالمون
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
1popsicle
1time is prceious it has great
1او واقعا ارزش رفاقت رو داره واسه من
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com